شعری زیبا از مریم حیدر زاده
وقتي كه چشات ابره
وقتي كه چشات ابره ، پلكات چه مهي داره
آفتاب به نگاه تو ، كلي بدهي داره
ماه روزا مياد مكتب،پيش مژه نازت
بارون شده شاگرد،شب تاسحرسازت
.
.
.
شعری زیبا از مریم حیدر زاده
وقتي كه چشات ابره
وقتي كه چشات ابره ، پلكات چه مهي داره
آفتاب به نگاه تو ، كلي بدهي داره
ماه روزا مياد مكتب،پيش مژه نازت
بارون شده شاگرد،شب تاسحرسازت
.
.
.
این شعر در زمستان سال 1382 سروده شده است و نگاهی دارد به مشکلات زنان که شاعر به گوشه هایی از آن اشاره کرده است.
خانم شش بلوکی این سروده را به تمام زنان خوب ایران زمین تقدیم نموده است.
خدایا کفر نمیگویم،
پریشانم،
چه میخواهی تو از جانم؟!
مرا بی آنکه خود خواهم اسیر زندگی کردی.